۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

کار زنان در کوره پز خانه ها


 نوشته شده توسط: سحر صبا

موقعیت فرو دست زنان کارگر به سرمایه داران اجازه میدهد تا از این لشکر عظیم نیروی کاردر پاره ای از مشاغل به شنیع ترین شکل استفاده ممکن را برای  بار آوری سود سرمایه بنمایند. بربریت سرمایه حد و مرز ندارد مرزها را درنوردیده، سراسر کرهٌ خاکی را فرا گرفته و  بدنبال نیروی کار ارزانتر دنبال بردگان ارزان همه جا کندو کاو میکند. کریه ترین چهرهً سرمایه و نظام بربریتش را زمانی می توانید با تمام گوشت و استخوانت لمس کنید که از بردگان مناطق کوره پز خانه ها صحبت  به میان آوری. از کارگران ارزانی می گویم که برای زنده ماند نشان خارج از اراده و تصمیم خود گروه گروه به نقاط نا معلومی انتقال داده می شوند. که زبانشان، آداب و روسوم اشان با آن بیگانه است. از کوره پز خانه های قیام دشت، خاتون آباد و کرج سخن می گویم . از کار در کوره آتش و رنج .
دورا دور از وضع و حال این کارگران شنیده بودم درد و مشقاتشان را تا حدودی درک میکردم. اما شانس این را پیدا نمودم یک فیلم کوتاهی از این جهنم سرمایه را ببینم و چند وقت پیش گزارشی در این زمینه خواندم که نظرم را جلب کرد تا در باره آن مطلبی بنویسم.
بیشترین کارگران این کوره پز خانه ها را کارگران کرد تشکیل می دهند. معمولاً بصورت خانوادگی به این مناطق انتقال داده می شوند. کردستان یکی از استانهای محرومی بوده و هست که به علت صنعتی نبودنش در مقایسه با سایر شهرهای دیگر ایران براحتی می توان به کارگرهای فصلی و بیکار این استان دست پیدا کرد. محرومیت همیشه در این منا طق بالاتر از هر جایی دیگر بوده و بهمین دلیل امکان استثمار این کارگران ارزان را در بکار گیری اینچنین استثمار وحشیانه ای از جانب سرمایه داران را تسهیل می نماید.
آنچه در خاتون آباد مشاهده می شود، کوره های نفتی قدیمی ( که امروز از گاز استفاده می شود) در مقابل جاده سر به فلک کشیده. کوره هایی که به قدمت سالهای استفاده از آن وهمزمان با شعله ور شدنشان زندگی هزاران کارگر نگون بخت را به تباهی کشانده است. این تنها خشتها و آجرهای محصول دستهای ظریف این کارگران زن نیست که در این کوره ها می پزد بلکه این هستی و زندگی این کارگران است که در این آتش می سوزد و دسته دسته قربانی حرص و طمع سرمایه و سرمایه دارانی میشوند که هیچ وقت سیری ندارند. 

آنچه می بینی، درد است و رنج ، استثمار زنان کارگر در نهایت قصاوت و بیرحمی. زنان حامله ایی که ضمن کار شاق روزانه در کوره پز خانه ها مجبور هستند وظایف خانه داری، آشپزی و مراقبت از کودکان را به عهده بگیرند. و خیلی مواقع روز این سیه بختان با کتک خوردن از طرف همسرانی که خود زیر فشار و استثمار خرد شده اند، روز را به پایان می رسانند. در این نوع کار  سن، جنسیت و استاندارد کاری، حقوق و مزایا و بازنشستگی بی معنی است. آنچه در این کار معنی پیدا می کند تمام خانواده را از هر جنسیت و سنی به کار کشیدن است. زنان حامله، زنان شیرده، کودکان زیر ده سال و پیرمردان.
این کارگران به دلیل عدم ارتباط زنده با دنیای خارجشان براحتی با کسانی که به این مناطق وارد می شوند اعتماد نمی کنند.

خاتون آباد تهران یکی از مناطقی است سرشار است از خاک رس. بهمین دلیل مکان مناسبی برای کوره های آجر پزی .
در تهران تقریباً در حدود دویست کوره آجر پزی وجود دارد که در حدود پنجاه مورد آن در خاتون آباد است. این کوره پزخانه ها از قدمت دیرینه ای برخوردار است، بهمین دلیل چندین نسل از سرمایه داران طی این سالهای طولانی تغییر کرده اند.
در ابعادی وسیعی نسلها از کارگران بخصوص کار بردگی زنان و کودکان برای سود دهی هر چه بیشترسرمایه، در اشکال خانوادگی تدوام یافته و قابل رویت است. و بیشترین درصد این کارگران را همانطور قبلاً اشاره شد کارگران کرد شامل می شوند. علاقمندی سرمایه داران به استخدام کارگران کرد از این جهت است که بطور خانوادگی زن و شوهر، فرزندان، بردار و خواهر و در بعضی مواقع هم بستگان دور و نزدیک را در بر میگیرد.
آنچه که قابل توجه است، اینکه کار در کوره های آجرپزی از چند دهه قبل تا به حال هنوز با روشهای قدیمی و دستی انجام می شود در حالی که در اکثر نقاط دنیا با دستگاههای اتوماتیک انجام می گیرد و با پیشرفت تکنولوژی از درصد نیروی انسانی کاسته شده است. اما در ایران سرمایه داران نیازی به این تکنولوژی نمی بینند. به این دلیل که نیروی انسانی ارزان و فراوان در دسترس است و همچنین این دستگاهها هزینهً بالایی برای صاحبان سرمایه دارد.
مراحل ساخت آجر فوق العاده سخت و طاقت فرسا است. در طی مراحل مختلفی باید انجام بپذیرد. ساختن گل، قالب بندی خشتها، قالب کشی، مراحل کوره چینی، کوره سوزان و بار کردن آجر.
کارگران زن قربانیان این توحش سرمایه و بربریت اکثراً بیسواد هستند، خانواده هایشان به آنها اجازه نداده اند که به مدرسه بروند. بیشتر آنها به علت فشار کاری زیاد و محروم بودن از تمام امکانات و لذات زندگی دچار پیری های زود رس هستند.
بعضی از این کارگران زن حدود 20 سال است که به این کار طاقت فرسا ادامه میدهند. آنها می گویند، ما بچه گیمان را با کار در کوره پزخانه هاشروع کرده ایم، حتی زمانی حامله بودیم باید کار می کردیم . باید از ساعت 4 صبح بیدار می شدیم و تا هفت غروب کار می کردیم. (15 ساعت کار مداوم) در کنار این کار شاق و پر زحمت باید پخت وپز، بچه داری، نظافت وغیره انجام دهیم. این نوع کارهای خانگی فقط مختص زنان است و مردان در آن نقشی ندارند. نکته قابل توجه این است که دستمزدها فقط به مردان خانواده پرداخت میشود. و مردان بدون شریک کردن زنان در دریافت این دستمزدها کنترل کامل بر دخل و خرج منزل و خانواده را به عهده دارند.
از کارفرماها سوال میشود چرا دستمزد زنان را مستقیم نمی پردازند. آنها مدعی هستند که ما با تعداد معدودی از کارگران در تماس هستیم. این وظیفه شوهران و مردانشان است که دستمزد آنها را بپردازند.
تا انجایی که به دستمزدها بر می گردد برای هر هزار آجر سه هزار و پانصد تومان مزد می دهند. این مبلغ را به مرد خانواده می پردازند. یعنی اگر خانواده شامل هر تعدادی است و حتی اکثر اعضای خانواده کار می کنند این مبلغ برای همه است .( خانواده 6 نفری یا 8 نفری فرقی نمی کند).
 مسئله ای که بیشتر از فشار کاری شاق و سخت کوره پزخانه ها زنان کارگر را آزار می دهد خشونتی است که در روابط خانواد ه گیشان حاکم است. که بیشتر از جانب مردان خانواده اعمال می شود که در اثر این فشارهای روحی و جسمی تعدادی از زنان راه چاره ای نمی بینند جزء خودکشی که بیشتر از طریق خود سوزی انجام می پذیرد.
وقتی با صاحبان این جهنم سرمایه سخن به میان می آید وسوال میشود که چرا این همه شقاوت و بیرحمی در مورد کودکان ،زنان و سالمندان . پاسخی که داده میشود این است. " سیستم ما در ایران اشکال دارد. به ما مربوط نیست اینکه زن حامله، کودک وسالمند در اینجا کار می کند. طبق قانون کار این افراد نباید کار کنند. اما قانون اجرا نمی شود. خود این کارگران تقبل کرده اند، کسی که ما با او طرف هستیم مرد خانواده است. دستمزدی که برای خانواده به مرد خانواده پرداخت می شود به ما مربوط نیست خودش خرج می کند یا به زن و فرزندانش می دهد. هر کس در این دنیا به اندازه لیاقت و توانایش سهم دارد. پدر من داشته، من هم دارم. پدر این کارگر ندارد، او هم ندارد. پس دارایی ارثی است. "

جامعه طبقاتی و مناسبات سرمایه عامل تمام نابرابریها، قصاوتها و بی حقوقیها است. برای سرمایه یک چیز حکم است سود بیشتر با استثمار و لگد مال کردن حرمت انسانی میلیونها انسان . حقیقت ستم بر زنان را در همین روابط تولیدی حاکم برجهان مبتنی بر سرمایه  باید جستجو نمود که اساس مناسبات جامعه را بر ستم کشی انسان از انسان بنا نهاده است.
در جوامع سرمایه داری و طبقاتی موقعیت زنان نه صرفاً بر اساس جنسیت بلکه بر اساس جایگاه آنها در تولید و روابط تولیدی محاسبه میشود. زنان کارگر کوره پزخانه ها  تحت انقیاد ستم جنسی و طبقاتی از یک طرف به دلیل زن بود نشان تحت مالکیت مردان خانواده قرار دارند  و قربانی عقب ما ندگیها و خشونتی هستند که نظام سرمایه داری هر روز تولید و باز تولید می کند. و از طرف دیگر قربانیان توحش سرمایه ای هستند که با استثمار بیشتر و به حساب نیآوردنش به عنوان یک انسان حتی از پرداخت دستمزد ناچیزشان سر باز میزند. رهایی کل زنان تحت ستم، به ویژه زنان آتش و رنج کوره پزخانه ها در گرو درهم شکستن مناسبات بیرحم سرمایه داری است و برای متحقق شدن این امر کارگران زن تحت ستم چاره ای جز این ندارند که همراه و همدوش با کارگرن مرد هم طبقه ایشان با اتکاء به تشکلهای طبقاتیشان به مبارزه بر علیه این نظام نابرابر سرمایه پرداخته و با الغاء ما لکیت خصوصی  به تمام این توحش و بربریت خاتمه دهند.

مندرج در نشریه زن کارگر
انتشار کانون دوستداران کارگران سوسیالیست به مناسبت روز جهانی زن