۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

در حمایت از " کمیته دفاع از رضا شهابی "

سرکوب، شکنجه و زندان، پايان کار نيست!
اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران رمزپیروزی است!
چهره ی واقعی و کریه مزدوران اسلامی سرمایه در به بند کشاندن، شکنجه و آزار فعالین و رهبران کارگری را باید  در ادامه اعتصاب بزرگ کارگری کارگران شرکت واحد و مبارزه کارگران نیشکر هفت تپه برای ایجاد سندیکایشان جستجو نمود، که در روزهای اعتصاب پر افتخار سندیکای شرکت واحد، زمانی که کارگران را گروه گروه مورد ضرب و شتم قرار می دادند، دسته دسته به بند می کشيدند، به خانه هايشان يورش می بردند و همسران و فرزندان خرد سا لشان را به اسيری می گرفتند، شناخت و به خاطر سپرد . 
رضا شهابی از رهبران سندیکای شرکت واحد، که با وجود بیمارهای متعدد و وضعیت بشدت وخیم جسمانی اش که حدوداً 19 ماه است در بلاتکلیفی کامل در زندان به سر میبرد، و علی نجاتی از رهبران سندیکای نیشکر هفت تپه، با توجه به بیماری قلبی اش که مورد تایید پزشک قانونی قرار گرفته است و در شرایط  نامساعد جسمی قرار دارد، کماکان در زندانهای رژیم ضد کارگر در اسارت هستند.  
سرکوب بی رحمانه و وحشیانه  فعالین و رهبران جنبش کارگری از طرف رژیم
رضا شهابی و علی نجاتی با مبارزه ات پیگیرشان برای ایجاد تشکلهای کارگری توانسته اند مسائل و خواسته های جنبش کارگری را به مسائل و خواسته های محوری مورد توجه جامعه تبديل کنند و در مرکز تحول و مبارزه طبقاتی جای دهند. حکومت سرکوبگری که در ميان انبوهی از نارضايتی توده های کارگر و زحمتکش قرار گرفته است، هرگونه اعتراض و اعتصاب از جانب توده های کارگر را  نمی تواند تحمل نماید، زیرا عواقب این حرکتها این رژیم ضد کارگر را با دشواریهای جدی روبرو خواهد ساخت. حقيقت اینجا است  زمانی که نیروی متشکل کارگران و زحمتکشان، به میدان بیاید،  و رهبرانی همچون شهابی و نجاتی در راس این حرکت قرار بگیرند چنین حرکتی قادرخواهد بود حکومت اسلامی سرمایه را به زیر بکشد. ترس و وحشت رژیم سرمایه از چنین روزی و نقش چنین پیشروانی است. اما خواست طبقه کارگر، با فوریت دادن به آزادی تمام فعالین و رهبران کارگری از جمله رضا شهابی و علی نجاتی خواستی عاجل و پا بر جاست. سنديکاهای کارگران که توانسته است در خفقان ترين شرايط ، اعتراضات وسیع کارگری در ايران را سازمان دهد، این تشکلها هنوز پا برجا هستند، زيرا  این تشکلها از خواست و نياز هزاران هزار کارگر دفاع می کند.
چنين اعتراض و مبارزه ای که در شرايط اختناق آميز کشور، و در زير سنگين ترين تهديدها و دستگيری ها، صورت می گيرد، حاصل تلاش های خستگی ناپذير و مستمری است که فعالين و رهبران کارگری ، در طی سال ها به انجام رسانده اند و امروز با مقاومت ، استقامت و ایستادگیشان رژیم جنایتکار را به زانو در آورده اند. فعالین کارگری جنبشی را نمایندگی می کنند که حتی زندان ، شکنجه و سرکوب بیرحمانه، نمی تواند اختلالی در اراده طبقاتیشان نسبت به آرمانهای والای بشری بوجود بیاورد.
آزادی این عزیزان رضا شهابی و علی نجاتی و سایر فعالین کارگری در بند مستلزم  به میدان آمدن طبقه کارگر متحد و متشکلی میباشد که با استفاده از توان مبارزاتیش به شکل اعتراض و بویژه اعتصاب  قدرت طبقاتی خود را به نمایش بگذارد، و با وادار نمودن و عقب نشاندن دولت و مزدوران سرکوبگرش، کارگران دربند را آزاد نمایند.
فعالین جنبش کارگری همبستگی طبقاتی خود را با خانواده های کارگران بازداشت شده اعلام می دارند و برای آزادی کارگران دستگیر شده مبارزه خواهند کرد. ما نیز " کانون سوسیالیستهای کارگری " در این راه برای آزادی این عزیزان با تمام توان تلاش خواهیم کرد و خود را جزئی از " کمیته دفاع از رضا شهابی" می دانیم. دستگيرى اين فعالين جنبش کارگرى را شديدا محکوم مى کنيم، خواستار آزادى فورى و بدون قید و شرط آنها هستيم و در انجام این امر مهم از هيچ کوششى فرو گذار نخواهيم کرد.
دسامبر 2011
مرگ بر حکومت اسلامی سرمایه
پر توان باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگری
زنده باد سوسیالیسم
کانون سوسیالیستهای کارگری
http://socialistworkers.blogspot.com/
kargar.socialist@gmail.com
Facebook: Kanone Socialisthaye Kargari
اعلام تشکیل «کمیته‌ی دفاع از رضا شهابی»

رونوشت به کارگران، تشکل‌های کارگری، رسانه‌ها و مسئولان قضایی

کارگران، مردم و وجدان‌های بیدار!
رضا شهابی کارگر و عضو هیأت‌مدیره‌ی سندیکای کارگران شرکت واحد از تاریخ 22 خرداد 1389 به مدت 19 ماه است که به دلیل دفاع از حقوق و مطالبات خود و کارگران در زندان اوین تهران، دربند است.
رضا اکنون ناراحتی و نارسایی در کبد و کلیه دارد و 4 مهره‌ی کمرش ضایع شده و اکنون نیمه‌ی چپ بدنش بی‌حس شده است و مطابق هشدار پزشکان احتمال فلج شدن او وجود دارد و تا کنون چندین بار اورژانسی به بیمارستان منتقل شده است.
در این مدت 19 ماهه، اعضای خانواده و فرزندان رضا در بدترین شرایط روحی، جسمی و اقتصادی به سر برده‌اند. ما بارها به مقامات قضایی و نیز مسئولین مختلف مراجعه و نامه‌نگاری کرده‌ایم اما رضا تا کنون آزاد نشده است و هم‌چنان بلاتکلیف است و جان‌اش نیز در خطر است. رضا در اعتراض به این وضعیت از یکم آذرماه دست به اعتصاب غذا زده است. ما تمام تلاش خود را کرده‌ایم تا این کارگر زندانی آزاد شود، اما اکنون و پس از 19 ماه کماکان در شرایط وخیم جسمی در زندان است.
 رضا باور داشته و دارد که کارگران تنها باید به حمایت‌های کارگران اتکاء کنند و همواره در این راه تلاش نموده است. ما اعضای خانواده‌ی رضا شهابی نیز در حمایت از رضا و باورهایش دست کمک و یاری به سوی کارگران و تشکل‌های کارگری دراز می‌کنیم و از همگان می‌خواهیم برای آزادی بی قید و شرط و فوری رضا شهابی تلاش نمایند.
بدین وسیله ما تشکیل «کمیته‌ی دفاع از رضا شهابی» را اعلام می‌کنیم و از کسانی که مایل‌اند عضو این کمیته شوند یا افرادی که مایل به حمایت از آن هستند می‌خواهیم که با نشانی‌های زیر تماس بگیرند.
k.d.shahabi@gmail.com
k-d-shahabi.blogspot.com

کمیته‌ی دفاع از رضا شهابی - 12 آذرماه 1390
شیرین شهابی – محمد امین شهابی- ربابه رضایی- مریم قاسملو- نادر نادری - حمید رضایی- زهرا شهابی- بهمن شهابی- مهدی شهابی-عسگر شهابی- قاسم شهابی


اطلاعیه شماره 2 کمیته دفاع از رضا شهابی
امروز 15 روز از اعتصاب غذای رضا شهابی،کارگر زندانی در بند 209 زندان اوین میگذرد.و هنوز هیچ خبری از وضعیت رضا شهابی در دست نداریم..
آخرین بار که صدای رضا را شنیدیم روز یکشنبه،13 آذر بود که او با صدای بسیار لرزان که حکایت از حال وخیم او میداد،صحبت میکرد.رضا ممکن است فلج شود و ما هنوز بی اطلاعیم که آیا او را به بیمارستان منتقل کرده اند یا خیر.
دادستان تهران تاییدیه ی پزشک قانونی را به زندان ارسال کرده که در آن تاکید شده رضا شهابی باید به سرعت برای عمل جراحی به بیمارستان منتقل شود.
روز یکشنبه به هنگام صحبت کردن رضا با همسر و فرزندانش،از آن سوی خط دائم رضا را تحت فشار قرار میدادند که باید گوشی را بگذارد و تماس را قطع کند.این در حالی است که تماس تلفنی هر یکشنبه سهمیه ی زندانیان بند 209 است.اما ماموران برای ایجاد فشار روانی بر رضا با وجود اینکه او از امکان معمول و همگانی تلفن هفتگی استفاده می کرده،وی را ناچار میکردند که هرچه زودتر مکالمه را پایان دهد.
خانواده ی رضا مدت هاست که موفق نشده اند رضا را ملاقات کنند.زیرا در ملاقات دو هفته یک بار و در آخرین نوبت ملاقات، رضا شهابی به دلیل ضعف مفرط جسمی در اثر بیماری و نیز بیحالی ناشی از اعتصاب غذا نتوانسته بود به سالن ملاقات بیاید.ماموران اطلاعات برای تخریب روحیه ی خانواده به آنها گفته بودند رضا خودش میگوید دوست ندارم خانواده ام را ببینم!
شهابی کارگری است که از حقوق صنفی خود و دیگر کارگران دفاع کرده است و اکنون 19 ماه است بیگناه و اکنون در شرایطی که احتمال فلج شدنش وجود دارد و جانش نیز در خطر است در زندان اوین و در شرایط دشواری محبوس است.
کمیته دفاع از رضا شهابی از تمام تشکل ها و افرادی که حمایت یا عضویت خود را به ما اعلام داشته اند تشکر نموده و به زودی اسامی اعضای جدید کمیته اعلام خواهد شد.
این کمیته خواهان اقدام فوری و هرچه بیشتر برای آزادی بی قید و شرط و فوری رضا شهابی است.
کمیته دفاع از رضا شهابی – 16 آذر 90

اسلامی سرمایه از سر استیصال و بن بستی است که در شرایط فعلی دراثر بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی با آن دست و پنجه نرم می کند. حاکمان سرمایه به علت ناتوانی در حل بنیادی مسائل اقتصادی و سیاسی جامعه  چاره ای جز سرکوب، زندان وشکنجه برای عبور از این بحران را در جلو روی خود نمی بینند. و از اینکه بیشترین حملات و قساوتها متوجه طبقه کارگر و پیشروان آن میشود به این دلیل است که طبقه کارگر با اتحادش ، با رشد جنبش اش و ایجاد تشکلهایش تنها طبقه ای است که با دست بردن به مناسبات سرمایه میتواند  "نان و آزادی " را نه فقط برای طبقه کارگر بلکه برای همه طبقات و اقشار دیگر جامعه تامین نماید.  بیکاری میلیونی، فقر روز افزون، تورم سرسام آور که با حذف یارانه ها و تحریمهای اقتصادی سر به فلک کشیده، افزایش فزاینده اخراج سازیها، استثمار شدید کارگران با استفاده از طرح قراردادهای موقت و سفید امضاء، عدم امنیت شغلی که با هر اعتراض بیکاری، دستگیری و زندان را بهمراه دارد، آنچنان عرصه را بر طبقه کارگر و تهیدستان جامعه تنگ نموده است که میلیونها کارگر و زحمتکش برای بدست آوردن ابتدایی ترین خواسته های خود چاره ای جز اعتراض، اعتصاب و مبارزه هر روزه بر علیه رژیم تا دندان مسلح ندارند. رهبران کارگری زندانی برای حقانیت دادن به احقاق خود، با اتکاء به نیروی خود و دیگر هم طبقه ایهایشان دست به ایجاد تشکلهای کارگری زدند و بهمین دلیل به خشن ترين و سعبانه ترین شکل سرکوب، زندان و شکنجه میشوند. اعتصاب و اعتراض برعلیه ستمها و نابرابریهای جامعه و ایجاد تشکلهای توده ای کارگری از ابتدایی ترین حق طبیعی کارگران است، که این امر ترس و وحشت عظیمی را برای صاحبان سرمایه و دولت حامی شان بهمراه داشته است.